اولین برف
امروز صبح بود که داشتم با مامانم صحبت می کردم یکدفعه گفت که دیدین داره برف میاد گفتم نه مامانی هم گفت که زود برو محمدفرهام اولین برف امسال رو ببینه ماهم که اشراف کامل به خیابونمون داشتیم رفتیم داخل تراس و برف هایی که توی باد داشتن می رقصیدن و تماشا کردیم واقعا زیبا بود و ما هر دو از این نعمت زیبا لذت بردیم محمدفرهام هم مدام کلمه برف و تکرار می کرد و زمانی که داشت اخبار ساعت 9 در مورد بارش برف صحبت می کرد یکدفعه رو به بابا محسن کرد و گفت بابا دیدی برفه بابا هم که از خوشحالی محمدفرهام لذت می برد گفت بله دیدم چطور گفت بابا بابا برف قشنگه (سپیده)سفیده راستی مدتی میخوام بیام که یه کار خوب پسرم و بنویسم اما اجازه نمی ده لپ...
نویسنده :
مامان مرضیه
22:54